ترکمن سسی - رستم جرجانی - ۲۱ تیرماه؛ روز حجاب و عفاف، یادآور یکی از تلخترین وقایع تاریخ کشورمان است. روزی که مردم مؤمن و غیرتمند مشهد در اعتراض به مساله کشف حجاب به خیابانها آمدند و در مسجد گوهرشاد به خاک و خون کشیده شدند.
اما این اعتراض تنها در مشهد باقی نماند، بلکه در گوشهگوشه کشور، از جمله در مناطق ترکمننشین، مردم در برابر این موضوع ایستادگی کردند.
برگی از تاریخ ترکمن صحرا؛
روایتی از جنس "مقاومت و هجرت" برای حفظ عفاف و ایمان
به قلم: رستم جرجانی
فعال رسانه ای
این گزارش، روایت بخش هایی از کتاب «آیاز»
(به معنی شبنم صبحگاهی) و (زندگانی و هجرت عبدالقادر آخوند داغستانی و همراهان از گلیداغ تا عراق)، به بازخوانی بخشی از آن ایستادگی و هجرت پرداخته است.
آغاز زورگویی و تحمیل بی حجابی
در ایامی که رضاخان سودای اروپاییسازی ایران را در سر داشت، به هر قیمتی میخواست سنتهای دینی و فرهنگی ایرانیان را حذف کند.
طرح کشف حجاب، یکی از مهمترین اقدامات او برای بریدن ریشههای معنوی جامعه بود، طرحی که با خشونت اجرا شد.
در آن دوران، مأموران دولتی هر زنی را که با حجاب در خیابان دیده میشد، با خشونت و بیاحترامی مواجه میکردند و چادر و چارقدش را از سرش میکشیدند.
پوشیدن لباس اروپایی اجباری شد و مردم، بهویژه در مناطق اهل سنت نشین مانند ترکمنصحرا نیز با این مساله روبرو شدند.
بهویژه ترکمنها، که در بافت زندگی سنتی و مذهبی خود بهشدت به عفاف و پوشش اسلامی پایبند بودند، تحمل این فشارها را دشوار میدیدند.
در آن دوران، زنان منطقه را با زور به مزارع توتون در مینودشت میبردند و مجبور به بیگاری میکردند.
مردان را نیز برای تهیه هیزم به جنگلها میفرستادند و هرگونه مخالفت یا اعتراضی با شلاق و شکنجه پاسخ داده میشد.
فشارها روز به روز بیشتر میشد و عرصه بر علما و مؤمنان نیز تنگتر می شد.
عبدالقادر آخوند داغستانی، از علمای برجسته منطقه گلیداغ، در میان این فضای اختناق تصمیم بزرگی به نام "هجرت"، گرفت.
تصمیمی تاریخی؛ هجرت به سوی ایمان
عبدالقادر آخوند، که پیشتر از ظلم بلشویکهای شوروی به ایران پناه آورده بود، حال خود را در سرزمینی میدید که حکومتش به مراتب بدتر از دشمنان سابقش رفتار میکرد. او دیگر ماندن را جایز نمیدانست.
در یک نشست خانوادگی، تصمیم به هجرت گرفت، هجرت به سوی عراق و در ادامه به مکه، سرزمین امن مسلمانان و خانه خدا.
او صریح و هشداردهنده این موضوع را مطرح کرد که؛ این تصمیم سرآغاز یک مهاجرت پرمخاطره و مخفیانه است و از اعضای خانواده و بستگان خواست تا موضوع را با کسی در میان نگذارند، چراکه هرگونه افشاگری میتوانست به دستگیری و یا کشته شدن بینجامد.
شبانه و در سکوت شب، اسبها آماده حرکت شدند. در تاریکی شب و دمدمه های بامداد، در حالی که همه در خواب بودند، خانوادههای مهاجر در فضای مه آلود و سرد، از اوبه بیرون زدند. مسیرشان از کنار رودخانهها و دامنه کوهها میگذشت تا از دید ماموران در پنهان بمانند.
از گلیداغ تا عراق؛ هجرتی با چاشنی خطر
طبق نقشه، هر خانواده به صورت انفرادی باید ابتدا خود را به گنبد برساند، سپس از بندرترکمن با قطار راهی تهران شود. مسیر بعدی کردستان و در نهایت خاک عراق و اگر میسر شد، سپس مقصد نهایی مکه بود.
در قطار، مأموران بارها بلیتها را کنترل میکردند و از مسافران علت سفر به تهران را میپرسیدند. هرکس پاسخ متفاوتی میداد؛ یکی برای درمان، دیگری برای کار و سومی برای دیدار اقوام و ...، همه جواب ها برای نجات ایمان و هموار کردن مسیر نجات و هجرت بود.
در نهایت در تهران، خانواده عبدالقادر آخوند به سایر همسفران مهاجر پیوستند و سپس همگی عازم کردستان و نهایتاً عراق شدند. هجرتی که برای حفظ ایمان، عفاف و سنتهای دینی، به قیمت جان، مال و غربت، تمام شد.
روزی برای یادآوری؛
۲۱ تیر، فراتر از یک روز در تقویم، نماد شجاعت و مقاومت بود.
یاد شهدای مسجد گوهرشاد و یاد بزرگمردانی چون عبدالقادر آخوند، باید همواره زنده بماند، چرا که آنان نه تنها از وطن، بلکه از همه دلبستگیها گذشتند تا ارزشهای اسلامی و قرآنی، باقی بماند.
این روز فرصتی است برای بازخوانی تاریخ، برای قدر دانستن نعمت رسول الله (ص) و قرآن و همچنین برای پاسداشت بانوان مسلمان ایران زمین و همچنین بانوان با ایمان ترکمن صحرا می باشد که با حفظ حجاب، تاریخ پایداری، ایثار و مقاومت را روایت میکنند.
(تصویر تزیینی است)






- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای اسلامی منتشر نمیشود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال میشود.