ترکمن سسی - مهران جندقی - شب های گذشته، آسمان استانهای شمالی و شمال شرقی ایران از جمله گلستان زیر سایهای غلیظ از ریزگردها فرو رفت؛ پدیدهای که تا چند سال پیش بیشتر به استانهای غربی و جنوبی کشور نسبت داده میشد، اما حالا نشانهای از تغییر الگوهای اقلیمی و زیستمحیطی است.
این رخداد نه صرفاً یک اتفاق محلی، بلکه بخشی از زنجیره بحرانهای فراملی، مرتبط با تغییرات اقلیمی، مدیریت آب و خاک و فشارهای ژئوپولیتیکی منطقه است.
پدیده گرد و غبار در ایران سابقهای طولانی دارد. منابع تاریخی از «بادهای سیاه» در خوزستان و ایلام در قرون گذشته یاد کردهاند. با این حال، ورود ریزگردها به استانهای شمالی مانند گلستان نسبتا نوظهور است.
تا یک دهه پیش، سواحل خزر و جنگلهای هیرکانی بهعنوان سپری طبیعی، مانع از گسترش تودههای غبار بودند.
اما طی سالهای اخیر، چندین عامل، از جمله:
۱. خشکسالی و کاهش بارندگی در آسیای میانه و دشت قرهقوم
۲. پسروی دریاچه آرال و ایجاد کانونهای جدید گرد و غبار
۳. کاهش پوشش گیاهی در مناطق مرزی ترکمنستان و ایران
۴. فرسایش خاک داخلی ناشی از تغییر الگوی کشت
۵. مدیریت ناپایدار منابع آب در داخل کشور، همه و همه دست به دست هم داده است تا مردم شمال تا شمال شرق ایران شرایط کنونی را تجربه کنند.
ریزگردهای شمال ایران صرفاً یک معضل محیطزیستی نیستند؛ آنها بازتابی از فشارهای ژئوپولیتیکی در منطقهاند.
منشأ بخش مهمی از این ذرات به پهنههای خشک آسیای میانه و ترکمنستان بازمیگردد، جایی که کاهش سطح آب آرال و تغییر الگوی کشت، کانونهای عظیم گرد و غبار ایجاد کرده است.
نبود سازوکار مؤثر همکاری میان ایران و همسایگانش، این بحران را تشدید میکند. هرچه روابط سیاسی سردتر یا رقابتیتر باشد، امکان اقدام مشترک برای مهار منابع گرد و غبار کمتر خواهد شد. از این منظر، ریزگردها نهتنها به سلامت و کشاورزی گلستان فشار میآورند، بلکه بهعنوان «هزینه پنهان» روابط شکننده منطقهای عمل میکنند.
آنچه در شب های گذشته بر گلستان سایه انداخت، تنها یک جریان جوی گذرا نبود. شاخصهای هواشناسی نشان میدهد ذرات معلق در گرگان و گنبدکاووس به مرزهای خطرناک برای سلامت رسیدند؛ وضعیتی که زیرساخت بهداشت عمومی و سیستم حملونقل شهری را تحت فشار قرار داد.
این رخداد همچنین یادآور شکنندگی موقعیت ژئواکولوژیک گلستان است، استانی که از یک سو به منابع آبی خزر و از سوی دیگر به پهنههای خشک آسیای میانه متصل است.
اگر روند کنونی ادامه یابد، گلستان و همسایگان شمالیاش با دو سناریوی احتمالی مواجه خواهند شد، تشدید و تکرار و بحران ساختاری – در صورت عدم اقدام جدی، ترکیب ریزگردها با روند گرمایش جهانی میتواند به مهاجرتهای اقلیمی و کاهش بهرهوری کشاورزی بینجامد؛ وضعیتی که اقتصاد محلی گلستان را تهدید خواهد کرد. همچنین افزایش دورهای طوفانهای گرد و غبار بهویژه در تابستان و پاییز، با اثرات مستقیم بر سلامت، کشاورزی و گردشگری همراه است.
کاهش نسبی – در صورت همکاری منطقهای (ایران، ترکمنستان، ازبکستان) و سرمایهگذاری در پروژههای احیای زمین و مدیریت منابع آبی، امکان کاهش شدت وجود دارد.
ریزدگردهای شب های گذشته نهتنها یک هشدار زیستمحیطی، بلکه پیامی سیاسی و اقتصادی برای تصمیمگیران است: بدون دیپلماسی محیط زیستی فعال و سرمایهگذاری در مدیریت منابع طبیعی، گلستان از موقعیت «دروازه شمالی ایران» به خط مقدم بحران اقلیمی بدل خواهد شد.
برای تهران، این پدیده فرصتی است تا در قالب سازمانهای منطقهای مانند سازمان همکاری شانگهای یا گفتوگوهای دوجانبه با آسیای میانه، موضوع گرد و غبار را از یک معضل محلی به یک پرونده ژئوپولیتیک ارتقا دهد.
آینده شمال ایران در گرو آن است که سیاستگذاران امروز بپذیرند، ریزگردها تنها ذرات معلق در هوا نیستند؛ بلکه آنها آینهای از چالشهای ساختاری در مدیریت آب، خاک و روابط منطقهایاند.
مهران جندقی: کارشناس علوم سیاسی






- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای اسلامی منتشر نمیشود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال میشود.